Toronto Cultural, Family and Health Magazine

خانوادگی

خودمهرورزی و نقش آن در سلامت ذهنی و روانی فرد و خانواده

محبت یکی از شیرین ترین و دلپذیر ترین مفاهیم و واژه های زندگی بشری است. دوست داشتن و محبوب بودن هر دو مورد علاقه و خواست انسانهاست. مهرورزی در روابط انسانی دارای ارزش بسیار است ، زیرا ریشه در مهرورزی الهی دارد. چنان که پیامبر اکرم (ص) می فرماید:”ارحم نفسک و ارحم خلق الهر یرحمک الله؛ بر جان خویش و بر خلق خدا رحم کن تا مورد محبت و مهر الهی قرار گیری.“

محبت نوعی احساس مطبوع و دلپذیری است که با برخورداری از آن، مشکلات آسان و سختی ها قابل تحمل می شود. “حب” آن است که آدمی به چیزی لذت بخش میل کند. البته زمانی ما به چیزی علاقه پیدا می کنیم که آن را بشناسیم و با دل خویش یا با یکی از حواس خود آن را درک نماییم. بدیهی است هر اندازه معرفت بیشتری کسب گردد، لذت زیادتر می شود و حب و علاقه نیز فزونتر خواهد شد. امام صادق (ع) توصیه گرانقدری در این زمینه به بشر کرده اند که:”إذا أحبَبتَ رَجُلاً فَأَخبِرهُ بِذلِكَ ؛ فَإِنَّهُ أ ثبَتُ لِلمَوَدَّةِ بَينَكُما ؛ اگر محبت کسی را در دل داری به او بگو دوستت دارم زیرا ابراز مهر و محبت ، دوستی را استوارتر می سازد.“ از این رو سعی من بر آنست که در این مقاله، موضوع ”مهرورزی نسبت به خود“ را به دقت مورد بررسی قرار دهم.

مهرورزی یا خود شفقت ورزی یک نوع مهربانی به خود مخصوصا” در طول ایّام رنج است همراه با درک این موضوع که رنج پدیده ای جهانی است و فرد می تواند با درد های طبیعی زندگی بدون اثر ناگواری رو به رو شود. یعنی موقع مواجهه با درد یا کمبودی، به جای نادیده گرفتن و فرار از آنها یا وارد کردن آسیب به خود بتوانیم از طریق خود انتقادی، واقعیت رخداده را بپذیریم و با خود مهربان باشیم.

کریستین نِف مفهوم خود شفقت ورزی را به صورت زیر معرفی کرده است:

  1. مهربانی به خود در مقابل قضاوت در مورد خود یا خود انتقادی یعنی پذیرش بدون قید و شرط خودمان و یک نوع همدلی درونی با خویش است .
  2. به مشارکت گذاشتن یک حس انسانی با دیگران یعنی به جای این که فرد به خاطر کمبودها یا اشتباهات انزواطلبی کند، تشخیص دهد که رنج، شکست و کمبود بخش مشترکی از تجربیات تمام انسانها است.
  3. ذهن آگاهی ، فرد خود مهر ورز رویکرد متعادلی را در برخورد با افکار و هیجانات منفی خود انتخاب می کند که نه آنها را سرکوب کند و نه این که به شکل افراطی و طغیانگر آنها را ابراز نماید. آنها افکار و احساسات منفی خود را با گشاده رویی مشاهده می کنند و بدون قضاوت و سرکوب یا انکار،آنها را می پذیرند. فرد غرق در افکار و احساسات خود نمی شود و می تواند “خود” را از آنها متمایز سازد. بنابراین دچار نشخوار فکری و در گیرو اسیر حالات منفی ذهنی و درونی خود نمی شود. در این حالت جنبه های دردناک یک تجربه نادیده گرفته نمی شود، اما تمام ذهن را هم اشغال نمی کندو آنها را بزرگ نمی نماید.

تحقیقات متعدد نشان داده است که ”خود شفقت ورزی“ به شرح گفته شده همراه با رضایت بیشتر از زندگی و خود انتقادگری کمتر، موجب اضطراب و افسردگی پایین و احساس با ثبات تری از “خود” می -گردد و باعث می شود که سختی های زندگی نیز بهتر رفع شوند.

در همین راستا با تأمّل و تفکّر بیشتر در می یابیم که زمان آن فرا رسیده است که به کودکانمان نیز مهارت خودشفقتی (خود مهرورزی) را بیشتر از تمرکز صرف به ایجاد عزت نفس آموزش بدهیم تا آنها بتوانند بهترین و مؤثرترین فرایند رشد شادمانی و سلامتی خود را دریابند. لازم به توضیح است که ”خود شفقت ورزی“ از ”عزت نفس“ متفاوت است هرچند که با هم اشتراکاتی دارند. محققان دانشگاه تگزاس شمالی نیز دریافتند که خودشفقت ورزی مقدار زیادی با خوش بینی و شادمانی رابطه دارد. زیرا آنهایی که خود مهرورز هستند قادرند که بدون قضاوت با نقاط منفی خود کنار بیایند و مسائل زندگی را واقعی تر ببینند. مسلّماً همین نگاه را در مورد دیگران نیز خواهند داشت و بهتر می توانند در خود تغییرات لازم را ایجاد کنند که مقدمه هر تغییری نیز پذیرش است.

اما والدین و معلمان اغلب بر اهمیت عزت نفس کودکان برای پیشرفت تحصیلی آنان تأکید دارند که گاهی آسیب زاست. عزت نفس یک حس کامل بودن و کفایت داشتن در موارد مختلف زندگی است. عزت نفس بالا با احساس شادمانی ارتباط دارد اما با سایر ویژگی ها مثل خودشیفتگی هم مرتبط است. چون حرمت خود بالا بینی هم افراد را در تقابل کسانی که “من” آنها را تهدید می کند پرخاشگرتر می -سازد؛ درحالی که مفهوم سالم تر برای رابطهء فرد با خودش ”خود شفقتی“ است.

حال ببینیم چگونه می توان به خودمان و فرزندانمان یاد دهیم که خوشحال باشیم بدون آن که دچار خودشیفتگی یا یک ”خود یاد کرده“ شویم.

خود شفقت ورزی با خود آگاهی، برون گرایی و توافق پذیری رابطه ای مثبت دارد ولی با روانِ رنجور رابطه ای منفی می یابد. همچنین مهرورزی (شفقت ورزی) موجب سلامتی ، خردمندی ، کنجکاوی ، هدف گزینی،ارتباطات اجتماعی، مسئولیت پذیری، وتاب آوری هیجانی می شود. افراد خودمهرورز،اضطراب و افسردگی کمتر،اختلالات روانی کمتر بهزیستی روانی بیشتر و تاب آوری بالاتری در مقابله با استرس دارند؛ برعکس افراد دارای خود مهرورزی کم به نشخوار فکری ،خود- محکوم سازی، کمال گرایی، احساس انزوا، و بزرگنمایی مشکلات دچار می شوند. خودمهرورزی می -تواند از طرق مختلف منجر به تنظیم هیجان شود که طی آن نه تنها از بروز تجارب هیجانی آزار دهنده و نامطلوب جلوگیری نمی شود بلکه تلاش می گردد تا احساسات مزبور به صورتی مهربانانه مورد پذیرش واقع شود. بنابراین احساسات منفی راجع به خود به احساسات مثبت تغییر می یابد و فرد راههای جدیدی را برای مقابله با نابسامانی روحی خود پیدا می کند. این گونه افراد که از مشکلات، کمتر اجتناب و فرار می کنند می توانند راهبردهای مسأله مدار را در برخورد با مشکلات خود مورد استفاده قرار دهند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا